امشب افطار دعوتی خود بهشت

هو...

وضو گرفت چادرش رو سرش کرد  قرآن رو برداشت  سوره ی اعراف آیه ی 127:استعینوا بالله و اصبروا .ساعت 7 شده بود.قرآن رو بست و گذاشت لبه پنجره .از مسجد صدای قرآن بلند شد چیزی به اذان نمونده بود به یاد سفره ی افطار افتاد اما چیزی نبود که...سفره رو پهن کرد .اول ماه رمضان بود اما سفره خالی مونده بود.چشماش خیس شد .پرده رو کشید کنار .الله اکبر و گفتن دراز کشید چشماشو بست و رفت کنار سفره ی خدا...

                                                                        By solo

صدای پدر

پنجره ی اتاق باز بود .بارون شدید بود.صدای پدرمریضش می آمد که برایش آواز می خواند .نور پنجره ها حیاط را روشن کرده بود .صدای پدر مهربان بود پدر بلند می خواند و اشکهایش...پدر از طوفان می گفت و هوا سرد می شد. پدر لبخندی داشت که بوی گل می داد لبخند پدر اشکهایش را پنهان و صدایش را مهربان می کرد. ناگهان صدای پدر آرام و آرام تر شد و دیگر شنیده نشد...حیاط تاریک شد و باران شدید تر ...صدای پدر لای برگ ها ماند و او رفت...هنوز هم گاهی... 

                                                                                                  ‌By Solo

ماه خدا

دعای روز اول ماه مبارک رمضان:
اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین، وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین، وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمین . 

---------------------------------------------------------------------------------------- 
خدایا روزه مرا در این روز مانند روزه‌داران حقیقی که مقبول توست قرار ده ، واقامه نمازم را مانند نمازگزاران واقعی مقرر فرما ، و مرا از خواب غافلان از یاد تو، هوشیار وبیدار ساز و هم در این روز جرم و گناهم را ببخش ای خدای عالمیان واز زشتی‌هایم عفو فرما، ای عفو کننده از گنهکاران.